شهرام شکیبا: طنزپرداز، لاستیک آتش نمیزند!/ طنزخوانی یوسفعلی میرشکاک در محفل شاعران + گزارش تصویری
تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۱۸۰۲۵
یکصد و هفتادمین شب شعر طنز «در حلقه رندان» با شعرخوانی یوسفعلی میرشکاک، ناصر فیض و اسماعیل امینی و طنزپردازان جوان در حوزه هنری برگزار شد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، یکصد و هفتادمین شب شعر طنز «در حلقه رندان» ویژه روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی با حضور یوسفعلی میرشکاک، ناصر فیض، اسماعیل امینی و جمعی از نویسندگان طنزپرداز با اجرای شهرام شکیبا در حوزه هنری برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شکیبا: طنزپرداز لاستیک آتش نمیزند
در ابتدا، شهرام شکیبا روی سن آمد و خطاب به هنرمندان گفت: دوستان طنزپردازان لطفا نسبت به آنچه مسائل روز مردم است بیتفاوت نباشید بلکه شعرمان را همراه و همگام با مشکلات جامعه کنیم و آنها را گوشزد کنیم و اگر کسی گفت درکنار نقد، راه حل بدهید حتما یکجوری متذکر شوید که کار طنز نشان دادن مشکل است همانطور که در آزمایشگاه برای مریض نسخه نمینویسند ما نیز فقط موظف هستیم مشکل را گوشزد کنیم و نسخه نوشتن با کسانی است که مدیر و رئیس هستند تا انجام دهند.
این شاعر اعتراض درست را مورد تأکید قرار داد و گفت: با مردم و همراه آنها اعتراض درست انجام میدهیم؛ بله طنزپرداز هرگز کسی نیست داخل خیابان لاستیک آتش بزند بلکه انتقادها را به درستترین زبان بیان میکنند. ما فقط درد را میگوییم لذا میگوییم آخ حالا دیگران چه جوابی میدهند بهخودشان مربوط است و ما فقط مسئول آخ گفتن هستیم و به افتخار هنرمندانی که آخ میگویند تشویق میکنیم چون کار بیشتری از طنزپردازها برنمیآید اما میدانیم بهزبان هنرمندانه با انصاف انتقاد کنیم و این را میفهمیم از برخی نواحی درحال جراحی اقتصادی هستیم فقط خواهش میکنیم بیحسی تزریق شود.
راشد انصاری که از قدیمیترینهای حلقه رندان محسوب میشود در ادامه به شعرخوانی پرداخت و در سخنان گفت: بسیار خرسندم که بعد از سالها توانستم در حلقه رندان باشم و دوستان سالهای دور را از نزدیک زیارت کنم.
یا پاسخ این حرف حسابم بدهید
یا مثل گذشته همیشه قرص خوابم بدهید
ماشین و زمین و غیره ارزانیتان
من منتظرم بن کتابم بدهید
در ادامه شکیبا در ادامه کتاب «زالاس» اشعار طنز اجتهادی که توسط راشد انصاری جمعآوری شده و توسط انتشارات حس هفتم بهچاپ رسیده است را معرفی کرد و گفت: یکی از شاعرانی که در دورهای که شعرهای طنز بهلحاظ محتوا و قالب خیلی کلیشهای بود اجتهادی آمد و نوع دیگری شعر گفت. همه کسانی که از تاریخ معاصر شعر طنز صحبت میکنند حتما اجتهادی را شخص بسیار جدی میدانند و همه میگویند او مرزهایی را در نوردید و فضای تازهای را در شعر طنز ایجاد کرد. دیوان زالاس مجموعهای از سرودههای اجتهادی را راشد انصاری گردآوری کرده است.
انصاری در معرفی کتاب «زالاس» گفت: همیشه این سوال برایم مطرح بود که کسی که همردیف مرحوم ابوالقاسم حالت و مرتضی فرجیان و ابوتراب جلی یا ذبیح بهروز بود چرا کتابی ندارد! از دوستان استان فارس پرسوجو کردم و همه سید حسن اجتهادی را میشناختند. من 500 قطعه شعر از ایشان داشتم و همیشه میگفتم چرا نباید او صاحب کتاب باشد. او در سال 1330 به بعد بنیانگذار شعر نو و سپید بود و کارهای کلاسیک بسیار برجسته دارد. من اشعار ایشان را به یک ناشر پیشنهاد کردم که جمعآوری و منتشر شد و دکتر توفیق و بیژن اسدیپور از آمریکا تماس گرفتند و تبریک گفتند.
در ادامه ناصر فیض غزل «پدر مسلمین در آمد که» را برای حضار خواند.
پدر مسلمین در آمد که
دو سه میلیون نشد درآمد که
آدمی چونکه پیر شد
دیگر صبح تا شب نمیتواند که
باید از بیست نمره انسان بیست باشد
نه بیست از صد که
میشود نخ رد از ته سوزن
سوزن از نخ نمیشود رد که
یارم آمد پس از دو ثانیه رفت
این نشد طرز رفت و آمد که
رشد انسان قواعدی دارد
فقط این رشد نیست از قد که
یک جوان تا ابد نمیماند بعد از سربازیش مجرد که
تا قیامت نمیرسی هرگز با قطار پکن به مشهد که
چونکه کفایت نمیکند تنها اختیار بلیط مقصد که
طنزپرداز گاه معترض است نیست جایز برای او حد که
شکیبا درباره شعر ناصر فیض گفت: بهنظرم دریافت شوخیسازی آقای فیض و اتفاقاتی که در زبان در شعر او رخ میدهد را اگر به شکل درست بیان کنیم میتواند برای جوانترها که بخواهند شیوههای شوخیسازی را از طریق اتفاقات زبانی پیدا کنند، راهگشا باشد.
وی تاکید کرد: در بین شاعران هم روزگار ما ناصر فیض تنها کسی است که شعر او شناسنامهای به نام خودش ثبت شده است و شاید از کسی وام نگرفته باشد؛ بیپدر و مادر است شعر او (با خنده) و واقعا پدر و مادرش خود آقای فیض است و نمیتوانیم ریشههای آن را جای دیگری پیدا کنیم بلکه باید در شعر خودش بهدنبال ریشههای شعر او باشیم.
محمدحسین مهدویان در ادامه برای شعرخوانی روی سن آمد و شکیبا درباره او گفت: آقای محمدحسین مهدویان ویژگیهای زیادی دارند. مهدویان 30 اردیبهشت روز جمعیت را تبریک گفت که شکیبا در اعتراض گفت امروز روز فردوسی است چرا باید روز جمعیت را تبریک گفت.
مهدویان در توضیح تبریک هفته جمعیت گفت: سال گذشته سال تولید نام داشت که در تولید اتفاقی رخ نداد امیدواریم که در این هفته که هفته جمعیت است یک جهش در جمعیت ایجاد شود تا از این وضعیت در آید که بخاطر همین یک شعر با همین موضوع تقدیم میکنم.
دختر همسایهمان بسیار عاشق میشود
هر زمان که میشود بیکار عاشق میشود
البته چون غالبا بیکار توی خانه است
با نظر بر هر در و دیوار عاشق میشود
مینشیند چند تمرین ریاضی حل کند
تا به دستش میدهی خودکار عاشق میشود
یا به دستش میدهی نقاله عاشق میشود
یا به دستش میدهی پرگار عاشق میشود
قصدم از تکرار عاشق میشود این است که
این بشر بسیار پرتکرار عاشق میشود
شهرام شکیبا در ادامه کتاب «لبخند بر لب شعر» گزیده شعر طنز از گنجینه هزار سال شعر فارسی اسماعیل امینی را معرفی کرد و گفت: اسماعیل امینی هم مثل خیلی از دوستانمان که تحصیلات دانشگاهی دارند و نگاه دانشگاهی به موضوعات دارند، سر در تحقیق دارد اما مثل خیلی از آنها تحقیقات او فقط مبنای علمی ندارد بلکه مبنای علمی و ذوقی دارد لذا این کارها بخاطر مبنای تحقیقی و ذوقی میتواند کمی شیرینتر و جذابتر باشد.
ابوالقاسم سیفی شاعر طنزپرداز دیگری بود که با دعوت شهرام شکیبا روی سن آمد و گفت: من پس از سالها بالاخره توفیق شد که برای اولینبار در حلقه رندان جا شوم. چون آقای شکیبا گفتند به گرانیها بپردازند من کاری به مسئولین ندارم اما مخاطب شعر من ماکارونی است.
تویی که دراز و زدی رو به گرانی کردی
ماکارونی بینمک بری دیگه برنگردی
ای تو سرت خاک رس
زیاده از سرت سس
بی ظرفیت بی جنبه
خودتو برام نکن اینقدر پف فیل
شکیبا: خانمها حضور کمرنگتری در حلقهی رندان دارند
در ادامه، مینا گودرزی شاعر طنزپرداز به شعرخوانی پرداخت و شکیبا گفت: خانمها از ابتدای درحلقه رندان حضور کمرنگتری داشتهاند درحالی که دوست داریم بیشتر شعرای خانم را در جلسات شعر طنز ببینیم؛ شاید نگاه لطیفی که بانوان دارند اجازه نمیدهد نگاه رندانه داشته باشند چراکه آنها بیشتر حقیقتگو هستند درحالی که لازمه شعر طنز دروغ زیادی است.
صالحی: جنبه زبان فارسی به فعالیتهای حوزه هنری اضافه میشود
در ادامه، صالحی عضو دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری با اشاره همکاری با ناصر فیض در دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری گفت: در دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری قرار است توجه به زبان فارسی که خیلی جدی گرفته نشده است را مورد توجه دهیم. دانشهای زبانشناسی زیادی امروزه وجود دارد که ما از آن بیخبر هستیم و نمیدانیم روایتشناسی و نشانهشناسی طنز و یا چارچوبهای نقد طنز چیست. در دفتر پاسداشت تلاش میکنیم به تمام جنبههایی که در حوزه هنری توجه شده است جنبه زبان فارسی اضافه کنیم.
وی گفت: زبان فارسی همان کاربرد و واژههایی است که روزمره ما با آن روبرو هستیم. ضربالمثلها و توانمندیهای زبانی که خیلی کم شده است؛ سعی میکنیم این توانش زبانی را در حوزه هنری تقویت کنیم؛ این سری فعالیتها گامهایی اولیه است که از سال 60 در ایران مورد توجه بوده است اما گام دیگری وجود دارد که ما به کدام سمت و سو میرویم و چه نیازهای زبانی برای ما اهمیت پیدا خواهد کرد. اینکه رهبر انقلاب اینقدر تاکید بر زبان فارسی دارند و جاهایی میفرمایند «زبان فارسی رو به انحطاط است» همه نشان از اهمیت پرداختن به زبان فارسی است.
این پژوهشگر به زبان مورد استفاده شبکههای پویا و نهال در برخورد با مخاطب کودک اشاره کرد و گفت: هیچوقت از خودمان نپرسیدهایم زبان مورد استفاده این رسانهها چقدر به درد کودکان میخورد؛ این واژهها و نشانهها و معناهایی که در این برنامهها وجود دارد هیچکدام به درد مخاطبین کودکان نمیخورد.
صالحی از برگزاری نمایشگاه «خم گیسو» آثار خط استاد نورزاد و «فارسی و کاریکاتور» علی پاکنهاد خبر داد و گفت: برنامهی دیگری را با همکاری دفتر موسیقی با عنوان «وطن فارسی» تنظیم کردهایم که بهزودی از صداوسیما پخش خواهد شد.
وی خاطرنشان کرد: دفتر پاسداشت زبان فارسی یک شورای راهبردی دارد که دکتر رضامراد صحرایی که تا هفته گذشته معاون بنیاد سعدی بودند و استاد تمام رشته زبان شناسی دانشگاه علامه طباطبایی است و سرکار خانم عظیمیفر عضو این گروه هستند.
عظیمیفر: باید به عنوان زبان ملی به زبان فارسی نگاه کنیم
عظیمیفر دیگر عضو دفتر پاسداشت زبان فارسی با بیان اینکه تحصیلات زبان شناسی دارم و عضو هیئت مدیره انجمن زبان شناسی هستم، گفت: من در گروه زبان و رسانه مرکز تحقیقات صداوسیما فعالیتهای پژوهشی میکنم؛ مسائل زبان فارسی به نظرم پیچیدهتر شده است و زبانشناسی میتواند در حل برخی مسائل زبانی یا بسیاری از مشکلات به ما کمک کند.
وی تاکید کرد: علوم شناختی حدود 10 سالی است که در کشورمان رونق گرفته است و علت آن افزایش ابزار است. مهمترین رسالت ما این است که تمام فارسی زبانان را متوجه کنیم که سهمی در حفظ زبان فارسی دارند و قرار نیست فقط نهادهای رسمی در این مسیر ما را کمک کنند لذا باید در خانواده و نقش مادران و پدران و مادربزرگان در حفظ زبان مادری اشاره کرد.
وی با تاکید براینکه باید به عنوان زبان ملی به زبان فارسی نگاه کنیم، افزود: هرکدام از ما که زبان فارسی زبان مادری مان است باید نسبت به آن غیرت داشته باشیم و در حفظ آن تلاش کنیم.
شعرخوانی یوسفعلی میرشکاک
در بخش دیگر این مراسم یوسفعلی میرشکاک روی سن آمد و شکیبا در معرفی او گفت: من عزیزان را برای شناخت ابتدایی از شاهنامه و البته اگر دقیق بخواهند آن را ارجاع میدهم به کتاب «در سایه سیمرغ» که اولین کتابی بود که من درباره شاهنامه از یوسفعلی میرشکاک خواندم.
شنیدم کارتنی را نامرادی
بدزید از یکی بقال پفیوز
گرفتندش به باد مشت و سیلی
چنان کز وی دگرگون شد دک و پوز
به حکم قاضیاش در بند کردند
به زندان آب و نان دید آن دبنگوز
نهتنها آب و نان، جفتی پتو یافت
به خود میگفت هر دم از سر سوز:
به زندان رستهام از بینوایی
خدایا، چشم بد دور از چنین روز
عباس محمد طنزپرداز در ادامه نشست حلقهی رندان نیز شعری را خواند.
خوف دارم من ز مامور و زناجا، بیشتر
هست ترس من ز ناجا، از نزاجا بیشتر!
دائما اخلال در خدمت رسانی میکنند!
صنف ما را میکنند افسوس، رسوا بیشتر
دشمناند انگار با صنف شریف سارقین!
ظاهراً دارند با ما جنگ و دعوا بشتر
افسری یکشب مرا دید و گریبانم گرفت
عرض کردم: مخلصم، لبخد زد: ما بیشتر
گفتمش: سرکار، «این پیراهن است افسار نیست»
من دارم غیر از این از ما دنیا، بیشتر
گفت: کمتر شعر پروین بهر من بلغور کن
دستها بالا، بیا نزدیک، یالا! بیشتر
نصفه شب اینجا چه میخواهی؟ بگو هان؟ گفتمش:
کار ما شب زندهداران، هست شبها بیشتر!
اسماعیل امینی: مسوولین کارشان را به اسم خدا نکنند
در ادامه امید مهدینژاد و نسیم عرب امیری شعر خوانند و سپس اسماعیل امینی روی سن آمد و این شعر سید حسن حسینی «خدا را به طبل خدا کم زنید؛ فزون میشود شور شیطانیام» را خواند و گفت: آقایان مسوولین هرکاری میکنید، بکنید عیبی ندارد چون چند ساله گذشته حرف کسی را گوش نکردید اما این کارها را به نام خدا نکنید بلکه به نام خودتان بکنید و بگذارید خودتان جواب بدهید.
وی گفت: دولتهای گذشته در فعالیتهای اقتصادی از اسم امام زمان استفاده کردند و این کار متاسفانه رسم شده است که اشتباه است.
استفاده گل آقا از صنعت تعریب در طنز
در بخش پایانی نشست شعر طنز «در حلقه رندان» اکبر کتابدار پژوهشگر و محقق درباره طنز و طنزپردازی توضیحاتی را ارائه کرد و گفت: یکی از مباحث کارساز در طنز صنعت تعریب است؛ تعریب یعنی یک کلمه را با شکل دیگری بسازیم؛ مرحوم کیومرث صابری در گل آقا از این صنعت بسیار استفاده میکرد.
وی گفت: برای پی گرفتن صنعت تعریب در ادبیات من تصور نمیکنم بتوانم چیزی قدیمیتر از خزائن ملا احمد نراقی پیدا کنیم؛ معروف شعر او این است که میگوید «انصاف کجا رفته ببین مدرسه کردند، جایی که در آن میکده بنیاد توان کرد» او از مجتهدان بزرگ کاشان و صاحب کتاب معراج السعاده است.
انتهای پیام/
شب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندان شب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانشب شعر طنز در حلقه رندانمنبع: تسنیم
کلیدواژه: شعر ادبیات طنز شعر ادبیات طنز شب شعر طنز در حلقه رندان دفتر پاسداشت زبان فارسی یوسفعلی میرشکاک اسماعیل امینی زبان فارسی حوزه هنری روی سن آمد شهرام شکیبا عاشق می شود زبان شناسی فعالیت ها ناصر فیض شعر او
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۱۸۰۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاعری که براساس دانش ادبی شعر نسروده!
فرهاد طاهری، پدرش، محمدحسین طاهری را شاعری میخواند که براساس قریحه شعر سروده نه براساس توانایی دانش ادبی میگوید او به جریانهای ادبی رایج، کمترین اعتنایی نداشت. با توجه به اینکه در شهری میزیسته که زبانهای تاتی تاکستانی و ترکی رایج است، اشعارش در تحکیم وحدت ملی و تقویت زبان فارسی بسیار مهم است.
فرهاد طاهری، دانشنامهنگار و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران دیوان اشعار پدرش، محمدحسین طاهری را گردآوری و به تازگی راهی بازار نشر کرده است. او در گفتوگویی مکتوب با ایسنا درباره ویژگی شعرهای این دیوان توضیح داده است.
متن گفتوگو در پی میآید:
در ابتدا درباره این دیوان شعری توضیح میدهید؛ درباره سبک شعری شاعر، تعداد اشعار و مضمونهایی که در این شعرها به کار گرفته شده است.
پیش از پاسخ دادن به پرسشهای شما، لازم میدانم از توجه آن خبرگزاری پرمخاطب به انتشار دیوان طاهری سپاسگزاری کنم.
دیوان طاهری مجموعه کامل سرودههای فارسی زندهیاد محمدحسین طاهری است. محمدحسین طاهری (١٣١٣ - ١٣٩٠) از مردم تاکستان و آموزگار و مدیر دبستان در آن شهر بود. دیوان در ۶٢٩ صفحه تدوین شده است که از این صفحات، ٣٠ صفحه نمایه اشعار و اعلام است و حدود ٢٠ صفحه هم پیشگفتار تدوینگر و صفحات پیش از متن است؛ بنابراین ۵٨٠ صفحه، متن اصلی دیوان را شامل میشود و به تقریب میتوان گفت دیوان طاهری دربردارنده حدود ٩ الی ١٠ هزار بیت اشعار فارسی است.
به لحاظ سبک شعر، اشعار دیوان طاهری در قصاید، به سبک خراسانی و در دیگر قالبهای شعر (غزل، مثنوی، ترکیبات و مسمطات و رباعی و دوبیتی) اشعار به طرز سبک عراقی است. در این دیوان، قصایدی آمده که کاملا روشن است شاعر در سرودن آنها به قصاید فرخی سیستانی و ناصر خسرو نظر داشته است. همچنین استقبالها و تضمینهایی که از غزلیات و مسمطات سعدی و غزلیات حافظ کرده پیروی شاعر را از سبک عراقی نشان میدهد. در بعضی از اشعار البته نمونههایی از سبک دوره بازگشت مخصوصا تحت تأثیر اشعار قاآنی کاملا مشهود است اما در سراسر دیوان رد پایی از سبک هندی دیده نمیشود. چند نمونه هم البته شعرهایی در دیوان هست که متأثر از شاعران معاصر مانند افسانه نیما و بعضی غزلیات شاملو و سایه و شهریار است.
ویژگیهای دیوان طاهری
به لحاظ مضامین شعر، میتوانم بگویم اغلب اشعار دیوان طاهری همان مضامین سنتی و قدمایی شعر فارسی است. علاوه بر آن شاعر به مسائل اجتماعی هم توجه کرده است. این نکته را من در مقدمه دیوان مشروح نوشتهام و فکر کنم بهتر است همان توضیح را اینجا برای خوانندگان این مصاحبه عینا نقل کنم :
«درون مایۀ اشعار عمدتا صبغه و حال و هوایی عاطفی و عاشقانه دارد و جنبههای انسانی و اجتماعی نیز در سراسرآن مشهود است . سرودههای طاهری هم، به مانند بسیاری از سرودههای طرز قدمایی، مظهر تمام عیارِ همان دغدغهها و پرسشهای همواره پایان ناپذیر ذهنیت شاعرانۀ هویت و اندیشۀ ایرانی است : پرسش و جستوجوگری از معمای آفرینش و هستی، حیرت و درماندگی، عشق، دلتنگی و هجر و فراق، یأس وامید، حقگزاری و سپاس و ستایش و نکوهش، حسرت برگذشته و پشیمانی، نجوا و گفتوگوهای با خویش و...
شاعر این سرودهها نیز در سراسر اشعار خود به همان احوالات شاعرانه و برخوردار از اوصاف اخلاقی و شخصیتیِ ملهم از طرز نگریستن شاعرانه به عوالم روحی و دنیای بیرونِ خود به تمام و کمال دچار بوده است. به مقتضای شاعرانه اندیشیدن و سخن گفتن، دستخوش «زیروزبرشدنهای عاطفی واحساسی» شده و گاه و بیگاه نیز رشتۀ سخن به دست «قضاوتِ پُر تناقض» داده است.
فارغ از آنچه گذشت، دیوان طاهری همچنین حائز بعضی نکتهها و گفتههایی است به نظر شایستۀ اعتنا و تأملِ بیشتر که بررسی اجمالی آن، چه بسا ذهن و توجه خوانندگان این اشعار را فزونتر معطوف خود کند و آنان را به جزئیات و آگاهیهایی راهنمون شود که در فهم دقیقتر و روشنترِ گذشته شاعر و گذشتههای زادگاه او، فراوان دستگیر و راهگشا باشد.
نخست، خواننده نکته بین دیوان طاهری، از سرگذشت و مهمترین وقایع زندگانی شاعر و نیز از دلخوریها و غمها و شادیها و باورهای فرهنگی و اعتقادی، و از قضاوتها و آراء ستایشگر یا منتقدانه او درباره معاشران و دوستان و اقوام و نزدیکان و حتی از اظهارنظرهای او درباره خانوادهاش مطلع میشود. بخشی از دیوان طاهری، درواقع نوعی شرححالنگاری منظوم است که پاسخدهنده پرسش خوانندگان و جویندگانی است که بخواهند روایت زندگانی شاعر را از زبان خود او بشنوند.
جنبه مهم دیگر دیوان طاهری، گزارشهایی است عمدتا دقیق و مستند و جزئینگرانه (و با ذکر تاریخ) از محیط و رویدادها و پدیدههای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی روزگار و زادگاه شاعر که به روایت او در ضمن اشعاری بسیار، به نظم آمده است مانندِ شکوهها از: مالکیت زمینهای کشاورزی و مصائب زراعت و باغداری، خشکسالی، بلاها و مصیبتهای طبیعی و آسمانی، مسائل درمان و بهداشت و آموزش و پرورش، معضلات بیمه بازنشستگان، تنگی معیشت و حقوق نابسنده فرهنگیان ومعلمان، گرانی و کمبود اقلام و سهمیهبندیها، بیلیاقتی و نادرستکاری صاحبان حرفهها و مشاغل (اعم از وکیل و پزشک و بنا و پیمانکار و...)؛ همچنین گرامیداشت دوران دفاع مقدس از وطن و ادای احترام به شهیدان و اسیران و آزادگان؛ حقسپاسی از انسانهای لایق و خدمتگزار ؛ در مرثیه و منقبت پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه معصوم درضمن اشعاری آئینی و مذهبی ، سوگسرودههایی در غم درگذشت مشاهیر و استادان بزرگ ادب وتاریخ و فرهنگ ایران و فرهنگ پروران و معلمان، و گزارش اخبار کانونهای فرهنگی و انجمنها ومحافل ادبی وشبهای شعر و سخنرانی و...
از این نظر در دیوان طاهری، جلوهها وصحنههایی از تاریخ اجتماعی و فرهنگی زمانه و زادگاه شاعر، به نظم کشیده شده است. در گزارشها و روایتگریهایی هم که دار سخن صرفا به گردِ مسائل «اجتماعی و شأن وجدانِ کاری و پای بندی به اخلاق و درستکاری» بوده است البته این دسته از سرودهها تنها «صبغه گزارش و روایت» محض ندارد. در بیشتر این اشعار، رگهها و رد پاهایی از «انتقاد و نقد و تذکر و تحذیر و هشدار و راه نشان دادن و برحذر داشتن از بیراهه و انحراف و به خطا رفتن» خود را نمایانده است درواقع می توان این قبیل اشعار را به نوعی نخستین نمونههای «شعر متعهد اجتماعی» و نیز اولین تجربههای «نقد اجتماعی مصلحانه» در «ساحت شعرفارسی» در زادگاه شاعر دانست. این نوع شعر منتقدانه اجتماعی و متعهد در دیوان طاهری البته با بسیاری از سنن غالبِ سرودن چنین اشعاری در ادبیات فارسی نیز سازگاری چندان ندارد . لحن و زبان اشعار او ، اگر نگویم تماما بلکه قریب به تمام، برکنار از «هزل و هجو وتیزو تندی و رکیکی کلام» است. این مضمون در ادبیات فارسی (شعر یا نثر منتقدانه اجتماعی و متعهد) در ذات خود پذیرای هرنوع کلام و واژه «تند وبه دور از نزاکت رایج در گفتار» و موافق با لحن و بیان «هزل و هجوآمیز» است و شواهدی بسیار هم از آن در سابقه و سنت ادبیات فارسی و در دیوانها و تذکرهها برجای مانده است. اما شواهد شعر منتقدانه اجتماعی و متعهد در دیوان طاهری، با بیانی مؤدبانه ولحنی برخوردار از وجاهت کلام، بامخاطبان به سخن آمدهند.»
شاعری که دوگانگی نداشت
شما گردآورنده و تدوینگر شعرهای پدرتان هستید، در واقع با این شاعر زیستهاید و تجربه زیسته او را از نزدیک مشاهده کردهاید، چقدر شخصیت شاعر به شعر هایش نزدیک بوده و در واقع تجربه زیستهاش در شعرهایش نمود دارد؟
در شخصیت ایشان اصولا در هیچ زمینهای دوگانگی وجود نداشت. در تمام مسائل، حرف و عملش یکی بود. همهٔ کسانی که او را میشناسند اعم از دانشآموزانش یا معلمانی که سالها همکارش بودهاند و نیز دیگر اهالی تاکستان به این نکته اذعان دارند که هیچ تفاوت و اختلافی میان گفتار و کردار ایشان ملاحظه نکردهاند. این ویژگی در تمام اشعار او کاملا مشهود است. زمینه و بستر بسیاری از اشعار منتقدانه او هم دقیقا از همین ویژگی شخصیت ایشان نشئت میگرفت. بعد هم باید این نکته را اضافه کنم او براساس قریحه شاعری و تجربه هنری این اشعار را سروده است ونه براساس توانایی دانش ادبی. بسیارند استادان و دبیران ادبیات فارسی که براساس دانش ادبی و معلومات خود شعر میگویند که البته موفق هم نبودهاند.
کمترین اعتنایی به جریانهای ادبی نداشت
شاعر این شعرها، دور از پایتخت به کار شعری پرداخته است، این موضوع چقدر در کار او تأثیر گذاشته است و چقدر ایشان به جریانهای ادبی توجه نشان داده است؟
من فکر میکنم اهمیت فرهنگی دیوان طاهری در همین ویژگی است که شاعر آن دور از پایتخت و در شهری میزیسته که زبانهای تاتی تاکستانی و ترکی در آنجا رایج بوده است. از این لحاظ دیوان طاهری در تحکیم وحدت ملی و تقویت زبان فارسی بسیار مهم است و از این جنبه هم باید این دیوان معرفی و نقد و بررسی شود.
اما در خصوص «جریان های» ادبی رایج، میتوانم بگویم شاعر، کمترین توجه و اعتنایی به آن نداشت. تلقی او از مقوله شعر و ادبیات فارسی، فقط تعمق در دیوان شاعران بزرگ بود. همیشه هم کلیات سعدی، دیوان حافظ، شاهنامه فردوسی، مثنوی و غزلیات شمس، دیوان وحشی بافقی، فخرالدین عراقی، عارف قزوینی، ایرج میرزا، ملک الشعرای بهار، رهی معیری، اهلی شیرازی، قاآنی را در دست داشت و مطالعه میکرد. از میان شاعران معاصر هم فقط شهریار و سایه را مرتب میخواند. کمترین علاقهای هم به سهراب سپهری و فروغ و اخوان ثالث نداشت. البته به حسین منزوی ارادت داشت و از اشعار او لذت میبرد.
درباره این «جریانهای ادبی» یاد خاطرهای افتادم و فکر کنم بد نباشد ذکر کنم. من در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ادبیات فارسی خواندهام و در دوره دانشجویی سخت شیفتهٔ مسائل شعر نو و جریانهای تجددگرایی ادبی بودم. زنده یاد دکتر فرشیدورد، استاد نقد ادبی و سبکشناسی ما بود. بارها سرکلاس با دکتر فرشیدورد درخصوص شعر نو و جریانهای ادبی معاصر بحثم شده بود. دکتر فرشیدورد کمترین اعتنایی به این مسائل نداشت. یادم هست زنده یاد پدرم برای جشن فارغالتحصیلی من غزلی سروده و به نشانی گروه ادبیات فارسی پست کرده بود. نامه پدر چند روز بعد از فارغ التحصیلی به دستم رسید. وقتی رفتم گروه ادبیات نامهام را بردارم دکتر فرشیدورد هم در گروه بود و با هم قدم زنان به بیرون دانشکده رفتیم. طی راه، ماجرا را گفتم. دکتر فرشیدورد با نهایت بیاعتنایی گفت پدر شما مگر شاعر بود؟ گفتم بلی و غزل پدر را به سوی دکتر فرشیدورد دراز کردم. با میلی توأم با اکراه کاغذ را گرفت. پدرم بسیار خوش خط بود. دکتر فرشیدورد تا خط پدر را دید گفت عجب خط زیبایی و شروع کرد غزل را خواندن.. به وسط غزل که رسید ایستاد. با تأمل بقیه غزل را خواند و متوجه شدم برگشت دوباره از اول خواند. بعد سرش را بلند کرد و با لحن عصبانیت و شوخی مآب گفت عجیب است از چنین پدر فاضل و فرهیختهای فرزند ناخلفی چون شما تربیت شده است…بعد هم خندید…
شاعر غیر از زبان فارسی، گویا اشعاری به زبان اقلیم خود یعنی زبان تاتی داشته است، درباره تفاوتها و شباهتهای این اشعار میگویید؟
بلی شاعر دیوان طاهری، اشعاری به زبان تاتی تاکستانی هم سروده است. اتفاقا در یکی دوجا در دیوان شعر فارسی به این نکته اشاره و بدان مفاخره هم کرده است البته فضل تقدم سرودن اشعار تاتی تاکستانی، از آن پدر فرهیخته شاعر، زنده یاد میرزا علیمحمد طاهری است. او نخستین کسی است که اشعاری به زبان تاتی تاکستانی سروده است. اما شعر تاتی صاحب دیوان طاهری، مشتمل بر دو منظومه بلند «آی، وارُن، وارُن» (ای باران، باران!) و «آی فِرِم» (ای پسرم) و اشعاری در قالب غزل و رباعی است. مضامین اشعار تاتی، بیشتر پند و اندرز به آیندگان، ضبط و ثبت آداب و رسوم محلی و در مجموع در حوزه فرهنگ مردم است. غیر از این جنبهها، اشعار تاتی این شاعر، به لحاظ گویششناسی بسیار اهمیت دارد. خودشاعر بعضی از اشعار تاتی را به فارسی ترجمه کرده و تعلیقات بسیار راهگشایی هم در ذیل اشعارش به قلم آورده است. مجموعهٔ اشعار تاتی نیز در مجلدی با عنوان «آی وارُن وارُن» در دست تدوین و آمادهسازی است که امیدوارم تا پایان امسال منتشر شود.
انتهای پیام